شهید محــمد اصــغری اومالی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید محــمد اصــغری اومالی

جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران

شهید محــمد اصــغری اومالی

آنچه ملاحضه می فرمائید در مورد شهید والا مقام محمد اصغری اومالی از شهدای دانش آموز شهرستان نکا می باشد که به همت اعضای جنبــش دانـــش آمـــوزی استان مازندران پژوهش و ارائه شده است . انشاءالله مورد قبول قرار گیرد.
نام پدر : خیر الله
تاریخ تولد : 1350/03/09
تاریخ شهادت : 1363/10/27
محل تولد : نکا
گلزار شهدای اومال نکا
نحوه شهادت : اصابت تیر و ترکش
محل شهادت : مریوان-
منتظر نظرات و پیشنهادات و اطلاعات شما هستیم.

آخرين مطالب

طرح لایه باز فتوشاپ وصیت نامه و زندگی نامه شهید محمد اصغری اومالی

شهید محمد اصغری اومالیشهید محمد اصغری اومالی

شهید محمد اصغری اومالی

 

میثم میثم
۱۴ خرداد ۹۷ ، ۰۸:۵۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۳۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۸ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۰۰ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
میثم میثم
۲۲ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۵۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

خیرالله اصغری پدر شهید محمد اصغری پس از یکماه زندگی در خانه جدید در اولین شب سال نو بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت.

محمد اصغری نوجوان ترین شهید شهرستان نکا  تنها با ۱۳ سال سن در سال ۱۳۶۳ در مریوان به شهادت رسید.خیرالله اصغری پدر شهید با بیماری های آلزایمر و پروستات و زخم بستر در ولیجه محله یکی از روستاهای نکا زندگی میکرد.

۰۳ فروردین ۱۳۹۴ 

میثم میثم
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۴ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر

تولد [سن هنگام شهادن 13 سال و 7 ماه]


شهید محمد اصغری (1352_1363) متولد روستای زیبای ولیجی محله شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. محمد اصغری در خانواده‌ای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه ‌السلام  متولد شد ، مادرش سیده طاووس [؟؟] و پدرش خیرالله نام داشت.

 

تحصیلات ؛ خانواده و ازدواج [سوم راهنمایی][مجرد]


محمد اصغری در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت ، تحصیلات را در مقطع سوم راهنمایی با موفقیت پایان رسانید .شهید بزرگوار مجرد و فرزند سوم خانواده بود.

 

شهادت [بسیجی_لشکر25کربلا_مریوان] [شهید سال پنجم جنگ تحمیلی]


محمد اصغری در عضویت بسیجی در لشکر 25 کربلا به اسلام خدمت می کرد که در 1363/10/27 هجری شمسی در منطقه مریوان شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت . پیکر پاک شهید اصغری در مورخه 1363/11/01 تشییع و در امامزاده ابوالحسن کیا در زادگاهش دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.

 

فرازهایی از وصیتنامه شهید محمد اصغری


بارالها  چگونه می توانم شکر بی پایان تو را به جا اورم با اینکه نعمتهای زیادی به من عطا کردی و یکی از ان نعمتها که به من ارزانی داشتی این است که عازم جبهه گردم و دین خود را به قران و ملت ایران ادا کنم تا بتوانم در مقابل کفر و ستم بیدادگران شرق و غرب و مزدوران داخلی قرار گیرم و خون خود را نثار دین محمد (ص) و مکتب خود کنم.  خدایا نیروی ایمانم را زیاد گردان تا بتوانم بر هوای نفس خود غالب گردم و بر نفسم پیروز شوم تا بتوانم به معبود خود تقرب پیدا کنم.  خدایا  تو خودت میدانی که گلوی  تشنه من با اب سیر نمیشود بلکه شهادت را نسیب من گردان تا با شهادت سیراب گردم.  

 و اما صحبتی با شما امت شهید پرور و قهرمان : از شما به عنوان یک برادر کوچک می خواهم که وحدت را حفظ کنید و دو دستگی به وجود نیاورید و از اختلافات شخصی و گروهی بپرهیزید که دشمن از این اختلافات ما خوشحال خواهد شد . برادر اگر نتوانستم در سنگر مدرسه قبول شوم امیدوارم که بتوانم در دانشگاه جبهه قبول شوم و بتوانم هم شاگرد علی اکبر و علی اصغر و حضرت قاسم باشم و اموزگارم حسین باشد و از او درس شجاعت شهامت  شهادت را بیاموزم.  سخنی با برادران حزب الله محله مان این است که ادامه دهنده راهم باشند و نگذارند اسلحه من به زمین بیفتد و دست جنایتکاران به اسلحه من برسد و همیشه گوش به فرمان امام باشند و مسجد را پر کنند  

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

میثم میثم
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر
«ان الذین امنو والذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله اولئک یرجعون رحمت الله و الله غفور الرحیم»

انانکه به دین اسلام گرویده اند و از وطن خود هجرت نموده اند و در راه خدا جهاد کرده اند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند که خدا بر انها بخشاینده و مهربان است.



بارالها چگونه می توانم شکر بی پایان تو را به جا اورم با اینکه نعمتهای زیادی به من عطا کردی و یکی از ان نعمتها که به من ارزانی داشتی این است که عازم جبهه گردم و دین خود را به قران و ملت ایران ادا کنم تا بتوانم در مقابل کفر و ستم بیدادگران شرق و غرب و مزدوران داخلی قرار گیرم و خون خود را نثار دین محمد (ص) و مکتب خود کنم. خدایا نیروی ایمانم را زیاد گردان تا بتوانم بر هوای نفس خود غالب گردم و بر نفسم پیروز شوم تا بتوانم به معبود خود تقرب پیدا کنم. خدایا تو خودت میدانی که گلوی تشنه من با اب سیر نمیشود بلکه شهادت را نسیب من گردان تا با شهادت سیراب گردم.



و اما صحبتی با شما امت شهید پرور و قهرمان : از شما به عنوان یک برادر کوچک می خواهم که وحدت را حفظ کنید و دو دستگی به وجود نیاورید و از اختلافات شخصی و گروهی بپرهیزید که دشمن از این اختلافات ما خوشحال خواهد شد .



اما سخنی با پدرم : پدر جان از صمیم قلب مرا ببخش و همیشه از خدا بخواه که از سر کناهانم در گذرد چون از فرمان تو سرپیچی کرده و تو را ناراحت کردم و همیشه در حق رزمندگان دعا کن .



اما سخنی با برادرم : برادر مرا ببخش چون نتوانستم وظیفه برادری برای تو انجام بدهم .برادر اگر نتوانستم در سنگر مدرسه قبول شوم امیدوارم که بتوانم در دانشگاه جبهه قبول شوم و بتوانم هم شاگرد علی اکبر و علی اصغر و حضرت قاسم باشم و اموزگارم حسین باشد و از او درس شجاعت شهامت شهادت را بیاموزم.



سخنی با خواهرانم دارم این است که من میدانم که شما ارزو داشتید روزی مرا داماد ببینید اما دامادی ام روزی است که در خون خود شناور باشم و صبر زینب گونه داشته باشید و هر جمعه بر سر مزار من بیائید و روحم را با فاتحه ایی شاد کنید .



سخنی با برادران حذب الله محله مان این است که ادامه دهنده راهم باشند و نگذارند اصلحه من به زمین بیفتد و دست جنایتکاران به اصلحه من برسد و همیشه گوش به فرمان امام باشند و مسجد را پر کنند { والسلام}
 


خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار


خدایا خدایا ستارکان که رفتند خورشید را نگه دار

خدایا خدایا رزمندگان اسلام پیروزشان بگردان

{امین}
میثم میثم
۰۳ شهریور ۹۵ ، ۱۴:۱۲ موافقين ۰ مخالفين ۰ ۰ نظر